روز هـآیــَم رآ آغوش بعضی هــا ... سخت است با گریه بنویسی دردهایت را ………………گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است !
چکه می کنند
اینجا؛
برای کسی که احساسش برای من نیز
زندگی ست...
تا شاید دلواژه های مرا خواننده باشد!
خیــآبـآن هـآی ایـن شـَهر گرفتـه انـد،
و شـَب هـآیـَم را خواب هـآی تــو
بیـولوژی هـَم نخوانـده بـآشی
میفـَهمی چـه مرگـَم است !
ﺑـﺎﯾــﺪ ﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀــﯿـﺎ ﮔـــﻔـﺖ
علم را زيـر سوال مي برد !
آنــقــدر آرامــت مــی كــنــد ...
كه هيـچ مُسكنی ...
جــايش را نمی گيرد..!!!!
اما بگویند ؛
چه زیبا مینویسی
و لبخندی ساده و .
من در خویشتنم ،
باز هم ؛
همه ام را سکوت فرا میگیرد ...
کمـــے شیک تر، روشنفکــرانـه تر
و با مسئولیت کمتر......................................
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |