زندگی چیست؟
اگر خنده است چرا گریه می کنیم؟ اگر گریه است چرا می خندیم؟
اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم؟ اگر زندگی است چرا می میریم؟
اگر عشق است چرا به آن نمی رسیم؟ اگر عشق نیست چرا پی آن می رویم؟
وقتی گریه کردیم گفتند: بچه است! وقتی خندیدیم گفتند: دیوانه است! وقتی که جدی بودیم گفتند: مغروره! وقتی که شوخی کردیم گفتند: سنگین باش! وقتی که حرف زدیم گفتند: پر حرفه! وقتی که ساکت شدیم گفتند: عاشقه! حالا هم که عاشق شدیم میگن: گناهه!!!
اگر روزی داستانم را نقل کردی بگو "بی کس بود اما کسی رو بی کس نکرد" بگو"تنها بود اما کسی را تنها نگذاشت" بگو"دلشکسته بود اما دل کسی را نشکست" بگو"کوه غم بود ولی کسی را غمگین نکرد" و در آخر بگو "شاید بد بود ولی بد کسی را نخواست"
اگر حرفی نمی زنم از بی تفاوتی نیست نمی خواهم باقی مانده ی غرورم زیر پایت خرد شود من مَردم.تمام داراییم همین غرور است...
در طــــــــول یک سیـگار رویـــــــای یک دیـــــــدار اینجـــــا سکوت محـــض دلتـــــنگــی بسـیــــــــار بــٌهـــت و فــــراموشـــی فــکـــر هـم آغـــــــوشی خــــــاکستـــر و تـــکــرار در طــــول یک سیــــــگار + درطول یک سیگار آدم به کجا ها که نمیره...
از وقتی رفته ای فاحشه شده ام به هر سیگاری لب می دهم و سینه ام را در اختیارش می گذارم حالا تو بگو در این گناه کبیره، سهم من چقدر؟ سهم تو چقدر؟
به ســ ـ ــ ـ گــ استخون بدی برات دم تکون میدهــ و دورت میگردهــ ..
لعنتیــ من بهــ تو دل دادم...
دلــــ!
خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند
گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر…
گاهی وسط خــــــــــیابان!!!
ســـــــــــردت میکنند؛ داغـــــــــت میکنند خاطـــــــــرات تمـــــــــام نمیشوند…
تمامـــــــــت میکنند...
هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه ,دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ... و نگرانــــــــــــت میشــه ...!چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...مـــــــــاه رو از دســــت دادی .. .وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
من اهل دیارے هستم ڪـﮧ ....
دختر و پسر بــــآ בو جملـﮧ ' عربے ' بـﮧ همـ " محرمـ " میشونــב ،
اَمـــآ بـــآ یڪ בنیــــآ عشق نـﮧ !!!!!!
ღ ღ ღ
هـیــ ــ ـچــ ﮯ نــگــو ...!
صـ ـבا ﮯ تــ ـ ـ ـو را بـ ـاב هـ ـمــ نـبـایــــ ـב بـشـنـوב
تـ ـمــامــ وجـوב تــ ـ ــو مــالـــ مـــ ـטּ اسـتـــ ...؟
مـرבمــ مـیگویــ ـ ــنـב حسوבم ... تــ ــ ـو میـــ ــگویــﮯ בیـــ ــوانه
اما مــ ــטּ عــ ـــ ـاشـقم !!
عــشـ ـق... ، حساבتـ ـــ... ، בیوانگـﮯ ...
تـــ ــو فـقـطـ بخنــב تـ ــا ببیـــ ــنــﮯ
چطور برایـــ ــت جاטּ میــ ــבهمـــ
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻪ :
ﺑـﺎﺯﻡ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ :
ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﻠﺮﺯﻩ !
ﺩﺧﺘــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺎﺷﯽ ،
ﻫــﺮ ﻭﻗﺖ ﮐــﻪ ﺻﺪﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ :
ﺧﻮﺷـــﮕلم
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺯﯾﺒﺎﯾــﯽ !
ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺧﺘـــﺮ ﮐــﻪ ﺑـﺎﺷــﯽ
هــوس کــرده ام
کـــه تـــو بـاشـــی
مـــن بـــاشـم
و هیچـکـس نبـاشـــد
آنگـــاه
داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ
و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ
بیـــرون بکشـــم
بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ
و در کنارهم نیستیم …
جــزایــی بـالاتــر از ایــن نیسـت كـه بـه كسـی یـا چیـزی كـه قسمـت تــو نیسـت ، دلــღــღــღ ــ ببنــدی....!!!
بــﮧ ســلـــآمــتــے آבمــهــایــی کــه وقــتے مــیــفــهــمــל دوســشــوל دارے بــازم آבم مــیــمــونــــלּ ּ
♛ .. خُـבایـــ ـ ــ ـ ــا .. ♛ !! .. مـَטּ عـــاشـــق بــرنــــامـﮧ ریزیتــــمـ .. !! ، .. هـر وقـتـ میگمـ בیگـه بــבتـر از ایـن نمیشــﮧ .. ، ||| .. یـﮧ اتفــاق بـבتــر مـے افتـﮧ .. ||| × .. کـﮧ بـﮧ غلـط ڪـرבن مـے افتـــمـ .. ×
خــכآيــآ
כستآنــρ رآ زכه اρ زير چآنــہ اρ
مــآت و مبهــوت نگآهـت مــے كنــρ
طلبكــآر نيستــρ
فقـط مشتـآقــρ بــכانــم تـــہ قصـــہ چـــہ مــے كنــے بآ مــסּ
شرکت کنندگان:ایرانی،چینی،ژاپنی وخنگول. توی مسابقه به هرکدوم یه هفت تیرمیدن میگن:توی اتاق های روبروتون خانواده هاتون هستن هرکس بتونه همه ی اوناروبکشه برنده ی مسابقه اس.اول ژاپنیه میره وقتی به دم درمیرسه هفت تیررومیندازه میگه نه من نمی تونم!وازمسابقه خارج میشه. ایرانیه میره تادرروبازمیکنه خانوادشومی بینه میگه:نه!من نمی تونم وهفت تیرومیندازه وازمسابقه خارج میشه.چینیه تااینارومی بینه میگه:من که اصلانمی تونم ومیره بیرون ازمسابقه.خنگول وارداتاق میشه ودررومی بنده.بعدازچنددقیقه صدای تق وتوق می شنون.خنگول میادبیرون ازش می پرسن:چی شد؟ میگه:نامرداتفنگ قلابی بهم داده بودین همه روباصندلی کشتم!!!!!!!!!!
ϰ-†нêmê§ |